04 August 2020

1

شبلی

2013



آويخته‌ام به شعر
درمانده‌تر از زائری
!که بر ضریح پیر نجات‌بخشی

بیرون از این کلمات
نعره تهدید است و بس
بیرون از این کلمات
هوای بیگانه کیش و ماتم می‌کند

از قاتلی چشم عدالت داشتن
به خنجری به چشم آینه نگاه کردن
به گورکنی التماس کردن
تا بکاردت، سبز شوی
به برگ‌ و ‌بار بنشینی
و کمترین حرف بیشترین پرندگان
سرود نازکترین ساقه‌ات باشد
!چه استعاره دلچسبی

      از بادی که می‌وزید پرسیدم
 موطنت کجاست؟
!گفت آنجا که می‌وزم

شايد اين مطالب را هم دوست داشته باشيد:

1 comments: