شبلی
2013
✌
بیست و پنجم آذر ماه
*مهرین سحرگاه بیست و پنجم آذر شصت و هفت(روز تولد بیست و هفت سالگیش) در زندان اوین تیرباران شد
چیزی شبیه وحشت تسلیم
چیزی که تکهتکه میشد و میریخت
چیزی شبیه ریختن آمد
و مثل انهدام گذشت
و من در امتداد جاده
جای پای مضطربش را نگاه میکردم
که مثل دور شدن محو بود
و مثل مرگ عمیق
کنار تیرک اعدام آفتاب
در امتداد جاده بودم
و جاده راه بود تا بیراه
و جاده راه بود تا پرتگاه
و من نمیرفتم
که پای رفتن من از سپیده میآمد
سپیده معدوم !
عصای استقامت من غروب سربی بود
اگر صدای من آمد به گوش شب زمزمه کن :
سپیده باز خواهد زد
0 comments: